
علم سیاست مدرن بخشی از علوم اجتماعی است که با مطالعهٔ دولت، حکومت و سیاست در ارتباط است. ارسطو این علم را به عنوان مطالعهٔ حکومت تعریف میکند.این علم بسیار زیاد با سیاست در عرصهٔ نظر و در میدان عمل، تحلیل نظامهای سیاسی و رفتارهای سیاسی سر و کار دارد. اندیشمندان سیاسی خود را درگیر در شناسایی ارتباطات اساسی میان شرایط و تحولات سیاسی میبینند و از طریق این کار سعی در ساختن اصولی اساسی برای منظم کردن علم سیاست و پیش بینی کارهای سیاسی در جای جای دنیا دارند.علم سیاست با رشتههای دیگر هم تداخل دارد؛ منجمله، اقتصاد، حقوق، روانشناسی، تاریخ، مردم شناسی، حقوق اداری، سیاست عمومی، سیاست ملی، ارتباطات بینالملل، سیاست تطبیقی، جامعهشناسی، موسسات سیاسی و نظریههای سیاسی. گرچه قرن نوزدهم را زمان تدوین تمام شاخههای علوم اجتماعی میدانند، اما علم سیاست ریشههایی در دوران باستان دارد؛ در واقع، این علم تقریباً ۲۵۰۰ سال پیش توسط کارهای افلاطون و ارسطو سازمان یافت. علم سیاست معمولاً خود به چند زیر شاخه و گرایش متمایز تقسیم میشود که در مجموع این علم را تشکیل میدهند: فلسفه سیاست سیاست تطبیقی جامعهشناسی سیاسی سیاستگذاری عمومی مطالعات منطقهای روابط بینالملل تاریخ تحولات سیاسی فلسفهٔ سیاست، منطق موجود برای یک دولت مطلوب، قوانین مناسب و ویژگیهای متمایز هر کدام است. سیاست تطبیقی، علم مقایسه و تعلیم گونههای متفاوت قانون اساسی، بازیگران عرصهٔ سیاست، قانون گذاران و دیگر زمینههای مرتبط است و همهٔ اینها از نقطه نظر درون هر کشور مطالعه میشوند. روابط بینالملل با روابط میان دولت-ملتها و شرکتها و نهادهای فرا دولتی و چند ملیتی سر و کار دارد. علم سیاست از منظر روش شناختی شاخهای از روشهای پژوهشی اجتماعی است. رویکردهایی که در این علم وجود دارند شامل؛ پوزیتویسم، تفسیر گرایی، نظریهٔ انتخاب منطقی، رفتار گرایی، ساختار گرایی، پسا ساختار گرایی، رئالیسم یا واقع گرایی، نهاد گرایی و پلورالیسم یا کثرت گرایی است. علم سیاست به عنوان یکی از شاخههای علوم اجتماعی، از روشها و تکنیکهایی استفاده میکند که شامل دو دسته هستند؛ منابع دست اول، همچون اسناد تاریخی و مدارک رسمی، و منابع دست دوم، همچون مقالات علمی نشریات، تحقیقات منطقهای، تحلیلهای آماری، مطالعات موردی، پژوهشهای تجربی و مدل سازی. علم سیاست به عنوان یک رشته، احتمالن در کل بسیار شبیه علوم اجتماعی است و در دانشگاه خط فاصل میان علوم تجربی و علوم انسانی است.بنابر این در بعضی از کالجهای امریکایی که فضای مجزایی برای مدرسه یا کالج هنر و علم اختصاص داده نشده است، علم سیاست ممکن است در ساختمان مجزایی به عنوان بخشی از مدرسهٔ علوم انسانی قرار گرفته باشد.در حالی که فلسفهٔ سیاسی کلاسیک در درجهٔ اول با افکار یونانی و روشنگری تعریف میشود، اندیشمندان علم سیاست با دغدغهٔ بسیاری برای مدرنیت و مفهوم معاصر دولت ملت شناخته میشوند، که البته این دغدغه با مطالعهٔ افکار و نظریات کلاسیک نیز همراه است. بررسی اجمالی دانشمندان علم سیاست به مطالعهٔ اموری میپردازند که با ایجاد و انتقال قدرت در پروسههای تصمیم گیری، نقش نظامها در حکومت داری شامل دولتها و سازمانهای بینالمللی، رفتار سیاسی و سیاستهای عمومی سر و کار دارد. آنها میزان موفقیت حکومت داری هر یک از دولتها و یا سیاستهای مشخص را با سنجیدن بسیاری از شاخصهها همچون؛ ثبات، انصاف، رفاه و ثروت مادی، و آرامش و آسایش، اندازه میگیرند. بعضی از دانشمندان علم سیاست در صدد استفاده از رویکردهای پوزیتویستی (رویکردی در تلاش برای توصیف چیزها آنگونه که هستند میباشد نه آن گونه که باید باشند) برای تحلیل بهتر سیاست هستند؛ و برخی دیگر از ایشان نیز به دنبال ارائهٔ توصیههایی در زمینهٔ سیاستهایی مشخص میباشند. دانشمندان این علم با تولیدات شان زمینهٔ کاری بسیاری از مشاغل را فراهم میآورند از جمله خبر نگاران، سیاست مداران، و تحلیل گران انتخابات. اندیشمندان سیاست ممکن است به عنوان مشاور به سیاست مدارانی مشخص خدمت کنند یا حتا ممکن است خود برای تصدی پستی سیاسی اقدام کنند. ایشان میتوانند کاری در داخل دولت و یا احزاب سیاسی داشته یا حتا در مشاغل عمومی، مشغول به کار باشند. آنها ممکن است کار خود را با سازمانهای غیر دولتی (NGO) یا جنبشهای سیاسی انجام دهند. حتا در مواردی ممکن است به کار با شرکتها هم بپردازند. تجارتهای خصوصی ای چون اندیشکدهها، نهادهای پژوهشی، نظر سنجی و شرکتهای ارتباطات عمومی اغلب به استخدام چند فرد متخصص در حوزهٔ این علم دست میزنند. اصطلاح علم سیاست در امریکای شمالی رواج و شیوع بیشتری به نسبت دیگر جاها دارد، در سایر نقاط دنیا علم سیاست را به عنوان بخشی از یک رشتهٔ وسیع تر با نام مطالعات سیاسی، سیاست یا حکومت میشناسند. در حالی که علم سیاست از روشهای علمی استفاده میکند، مطالعات سیاسی رویکرد وسیع تری دارد، البته اگرچه تنها نام یک رشته مبین محتویات آن نیست. تاریخچه علم سیاست به عنوان یک رشتهٔ جداگانه در زمانی نه چندان دور به عنوان یکی از زیر شاخههای علوم اجتماعی تاسیس شد. با این وجود، اصطلاح علم سیاست همیشه اصطلاحی متمایز از فلسفهٔ سیاسی نبوده است، و این رشتهٔ مدرن دستهای مشخص از روشهایی قدیمی را در خود جای داده است از جمله؛ فلسفه اخلاق، اقتصاد سیاسی، الهیات سیاسی، تاریخ و دیگر رشتههایی که با این امر سر و کار دارند که چگونه میتوان یک دولت ایدهآل را برای یک کشور ایجاد کرد و ویژگیهای آن را شناخت. سابقهٔ سیاست در غرب به زمان اندیشمندان دورهٔ سقراط باز میگردد، فلاسفهای چون افلاطون (۴۲۷-۳۴۷ قبل از میلاد)، گزنفون (۴۳۰-۳۵۴ قبل از میلاد) و ارسطو (پدر علم سیاست ۳۸۴-۳۲۲ قبل از میلاد). این نویسندگان در کتابهایی چون جمهوریت و قوانین نوشتهٔ افلاطون، سیاست و اخلاقیات نوشتهٔ ارسطو، به تحلیل فلسفی نظامهای سیاسی دست زدند، و این گونه از دورهٔ شاعری و تاریخی یونان پا را فرا تر گذاشتند، نمونهٔ شاعران آن دوره را میتوان هومر و هسیود معرفی کرد و نمونهٔ تاریخ نگاران را هم میتوان هرودوت و ثایسیدیس دانست در این بین نمایش نامه نویسانی چون سوفوکلس، اریستوفانس و اوروپیدیس نیز حضور داشتند.
مقاله های ایرانی یا غریب را می خوانید
keywords : وب سایت یا غریب،نوشته یا غریب،مقالات یا غریب